شرمنده قول و قرارمون یادم رفت ...
12 شهریور 1391 توسط منتظر
سلام بر تو ای منجی بشریت …
سلام آقا …
بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب …
اشک بر چشمانم جاری است و سینه ام به درد اومده …
آخه هنوز چند هفته نشده که ماه رمضون به پایان رسیده ولی …
ولی من قول و قرارهایی که توی شب های قدر با شما گذاشتم یادم رفت …
زدم زیر همه حرفام
آخه قرار بود دیگه خطا نکنم ،دیگه شما رو ناراحت نکنم …
ولی چه زود یادم رفت …
چه زود …
شرمنده آقا …
آقا برایم دعا کنید … دعا کنید که دیگه گناه نکنم…