مهدویت شناسی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

لحظه ای با شهدای حوزه علمیه

17 تیر 1391 توسط منتظر

 

تقدیم به شهدای طلبه و روحانی

 

درود و سلام و صلوات رب العالمين بر طلاب و روحانياني كه با خون خود درخت اسلام و انقلاب را آبياري كردند. آنان كه مصدرشان بهشت بود. هيچگاه متكلم وحده نبودند و البته مع الغير هم نه، بلكه مع‌الله… . چون التقاء ساكنين محال بود از بين سكون در حوزه و سكون در شهر، فتح را برگزيدند. فعل بودند كه هم معنا داشتند و هم زمان. ولي هيچگاه افعال ناقصه نشدند. حروف مشبهة بالفعل كه هيچ… .

مي‌شود گفت افعال مقاربه بودند چون قرب خدا را برگزيدند.
هيچگاه حاضر نشدند لن كه نفي ابد مي‌كند بر سر آنها خراب شود و زندگي ابدي را برگزيدند… . حالشان حال خوشي بود. به حروف جر محل نمي‌گذاشتند. از دنيا منصرف بودند ولي جبهه كه مي‌رفتند غير منصرف مي‌شدند تا شهادت… . معرب نبودند كه با عوامل مختلف رنگ عوض كنند بلكه مبني بودند آن هم مبني بر فتح… .


از حروف استفهام خيلي استفاده مي‌كردند. عَلم بودند… .
در ضرب عَمرٌ زيدًا نه با عمر ميانه خوبي داشتند نه با زيد، زيرا يكي هميشه ظالم بود و يكي هميشه مظلوم. البته اگر مرحوم مصنف زنده بود به استعما زيد در غير ما وضع له اعتراض مي‌كرد… . مسئله زنبوريه! باعث نشد مثل زنبور به ديگران نيش بزنند. الفيه ابن مالك را كنار گذاشتند و ابن عقيل آن هم از نوع مسلمش را انتخاب كردند… .


در هدايه هدايت شدند و با صمديه عبدالصمد… .
در اختلاف بين بصريون و كوفييون حق را به كربلاييون دادند… .

گاهي احتياط را در ترك احتياط مي‌دانستند… .
مكررات مدرس افغاني را بر نتابيدند و از ميان كتابهاي مختلف شرح لمعه، جهاد را برگزيدند… . سبق و رمايه را كه خواندند در ميدان جنگ از ديگران سبقت گرفتند و ما رميت اذ رميت را در جبهه به كار بستند… .


قاعده يد آنها را از داشتن دست بي نياز كرده بود… .
از سوق مسلمين فراري بودند و دوكوهه سوق المسلمين آنها بود كه در آنجا با خدا تجارت و معامله مي‌كردند… . رويت هلالشان در شبهاي عمليات بود كه يكجا شهريه و مرحمتيشان را از مهدي فاطمه دريافت مي‌كردند… . شب عمليات، عمامه‌ها را به سر نمي‌بستند و لباس سربازي را خلاف مروت نمي‌دانستند… . جز خدا هيچكس حق نداشت به آنها اضافه شود و آنها هم جز خدا به كسي اضافه نمي‌شدند… . ظرف و شبه ظرف كانونهاي قدرت نبودند و در تزاحم بين ماندن و رفتن، زحمت رفتن را به خود هموار مي‌كردند… . قول و فعلشان با هم تناقض نداشت. برائتشان سوره‌ي برائت بود… . هيچگاه به انسانيت خود شك نكردند كه نيازمند اصل استحباب باشند. عمل به قطع را هم واجب مي‌دانستند… .

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: یاصاحب الزمان, شهدا لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

وبلاگ-كد تاريخ هجري


روز فراق

تصویر روز

گالری عکس



ریش

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

ساعت

حدیث روز

اوقات شرعی

وبلاگکد اوقات شرعیاوقات شرعی تهران

وصیتنامه شهدا

دانشنامه مهدوی

ذکر ایام هفته

پیچک دریافت کد ذکر ایام هفته برای وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس